فيلمهاي آخرالزماني 2025
۱. The Electric State – سفري احساسي در دنيايي پساآخرالزماني
در دنيايي ويرانشده از بقاياي فناوري و تمدن، طوفان بت دختري نوجوان بهنام ميشل (با بازي ميلي بابي براون) در پي يافتن برادر گمشدهاش، سفري طولاني و خطرناك را آغاز ميكند. در كنار يك ربات عظيمالجثه اما وفادار، او از ويرانههاي متروك، مناطق آلوده و تهديدات پنهان عبور ميكند. فيلم توسط برادران روسو ساخته شده و از نظر بصري، تركيبي از زيباييشناسي علميتخيلي با حالوهواي احساسي و انساني دارد. داستان نهتنها درباره بقا، بلكه درباره پيوندهاي خانوادگي، معناي انسان بودن و زنده نگهداشتن اميد در جهاني بيروح است. اين فيلم با جلوههاي ويژه قدرتمند و لحن احساسياش، يكي از آثار برجسته آخرالزماني سال ۲۰۲۵ به شمار ميرود.
۲. The Gorge – تركيبي از بقا، عشق و هيولاهاي مخفي
در دل يك دره بزرگ و دورافتاده، دو تيرانداز حرفهاي به عنوان نگهبانان مخفي تمدن باقيمانده، در حال حفاظت از مرزهايي هستند كه هيولاهاي ناشناخته از آنجا تهديد به هجوم ميكنند. در شرايطي سخت و خشن، اين دو كه از ابتدا به يكديگر مشكوكاند، كمكم در پي اتفاقات مرموزي به هم نزديك ميشوند و نوعي پيوند احساسي و عاطفي ميانشان شكل ميگيرد. فيلم، با بازي مايلز تلر و آنيا تيلور-جوي، تلاش ميكند روابط انساني را در بستر دنيايي تهيشده از معنا و انسانيت بررسي كند. جلوههاي ويژه چشمگير، موسيقي تنشزا و طراحي فضاي پراضطراب، فيلم را به اثري خاص در ژانر بقا و آخرالزمان تبديل كردهاند.
۳. Survive 2025 – نبرد براي بقا در دل اقيانوس ناشناخته
اين فيلم بلژيكي، داستان يك خانواده كوچك را روايت ميكند كه پس از سقوط تمدنها، در قايقي سرگردان در اقيانوس زندگي ميكنند. آنها با موجي از موجودات غولپيكر و ناشناخته روبهرو ميشوند كه از اعماق دريا برخاستهاند. فضاي داستان بسته، خفقانآور و بهشدت تنشزا است و حس انزوا، ترس و مبارزه براي زندهماندن را بهخوبي منتقل ميكند. در حاليكه بسياري از فيلمهاي آخرالزماني به ويرانههاي شهري ميپردازند، Survive 2025 نگاه متفاوتي دارد و خطر را از دل طبيعت و اعماق ناشناختهها به تصوير ميكشد. عناصر روانشناختي، روابط شكننده خانوادگي و استيصال در برابر نيرويي ناشناخته، هسته روايي فيلم را ميسازند.
۴. 28 Years Later – بازگشت با طوفاني از زامبيها و خاطرات قديمي
ادامهاي مستقيم بر دو فيلم موفق 28 Days Later و 28 Weeks Later، اين بار داستان در دنيايي ميگذرد كه پس از ۲۸ سال از انتشار ويروس كشنده، هنوز با پيامدهاي فاجعهبار آن درگير است. شخصيتهاي جديدي وارد بازي شدهاند، اما سايه حوادث گذشته همچنان بر سرشان سنگيني ميكند. با كارگرداني دوباره دني بويل و فيلمنامهاي از الكس گارلند، اين فيلم نگاهي خشنتر، بالغتر و فلسفيتر به مفهوم نابودي، ترس، و تلاش براي ساخت دوباره تمدن دارد. حضور بازيگراني چون آرون تيلور-جانسون و جودي كومر نيز سطح اجراي احساسي و فني فيلم را بالا برده و آن را به يكي از مورد انتظارترين فيلمهاي آخرالزماني سال تبديل كرده است.
۵. Mickey 17 – تكرار دردناك زندگي در كهكشان بيرحم
در آيندهاي دور و در دل يك مأموريت فضايي، شخصيتي بهنام ميكي (با بازي رابرت پتينسون) موظف است وظايف خطرناكي را انجام دهد كه ديگران حاضر به انجامشان نيستند. نكته اينجاست كه هر بار ميكي ميميرد، نسخهاي كلونشده از او جايگزين ميشود، اما خاطرات و دردهاي گذشته همچنان با او باقي ميمانند. اين فيلم به كارگرداني بونگ جون-هو (Parasite) اثري علميتخيلي با بار فلسفي بالا است كه درباره هويت، جايگاه انسان در برابر فناوري و معناي تكرار بيپايان زندگي در محيطي سرد و مكانيكي تأمل ميكند. فضاسازي مينيماليستي، طنز تاريك و پرسشهاي هستيشناسانه، Mickey 17 را به تجربهاي سوررئال و عميق در دل ژانر آخرالزماني تبديل كردهاند.
برچسب: سينما،